سلداسلدا، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 15 روز سن داره

سلدا

بیست و دو ماهگی

1392/5/31 9:12
نویسنده : سارا
2,401 بازدید
اشتراک گذاری

بیست و دو ماهگی  سلدا

 

بیست و دو ماهگی سلدا جونم مبارک

سدا خانوم از بدو ورود به بیست و دو ماهگی یعنی یک ماه و چند روز پیش از نظر حرف زدن

خیلی پیشرفت داشته (ماشااله)هر کلمه ای که بشنوه فوری تکرار می کنه

مهمترین کلمه سلدا که معروف هم هست سلداسه (یعنی برای سلداست  )و باباسه

کوقع غذا خوردن داستان داریم با این سلداسه یه قاشق از غذا رو بر می دارم می گم سلدا این برای کیه

سلدا هم می گه سلداسه  از اون ور بابا می گه باباسه این کشمکش تا خوردن کامل غذا ادامه داره نیشخند

ماه رمضان هم اومد و رفت  خیلی خوب بود  خیلی راحت روزه گرفتم  خدارو شکر

عید فطر هم تهران بودم  اونجا این چرخه غذا خوردن به صورت ممدسه  سعید سه باباسه و سلداسه

می چرخید یه قاشق که بر می داشتم می بردم بالا محمد و سعید وبابا می پریدن بالا که مال ما سه

و منم فوری می گفتم نه این ماله سلداسه و سلدا با خوشحالی به دست آوردن غذا اونو می خورد

یه قصه هم یاد گرفتی من فقط یک بار اونو برات تعریف کردم ولی خوب یاد گرفتیش دیگه چشمک

و اما قصه ای که سلدا بلده تعریف کنه :  مامانش گوف  گریه نچون  نی نی اِ اِ اِ (حالت گریه)

منم می یام منم می یام  مامانش گوف گریه نچون بستن شوکولا  اِ اِ اِ الان می یام 

تازه گیها علاقه پیدا کردی به پریدن  بلد نیستی چهار زانو می شی بعد سعی می کنی بپری

تا بهت می گیم اسب چی کار می کنه دستاتو به حالت گرفتن دهنه اسب می گیری و می گی پیتو پیتو

اولین جمله پیچیده ات هم دو هفته پیش گفتی داشتم ظرف می شستم  اومدی به من گفتی

مامان دستاتو بیشو بیا تعجببغل

موقع برگشت از تهران مامانم هم با ما اومد  الان هم که ٢٧ می باشد مهمون دارم زن داداشم اینا

خونه ما هستن با مامانم دیروز هم پسرخاله محمد و اهل بیت اینجا بودن با فاطمه

حسابی این مدت سرت شلوغه

چند روز پیش می خواستم از شیر بگیرمت وا که چه با نمک می اومد و می گفتی مامان شیر بیخورم

بعد گریه می گرید و با گریه می گفتی بیخورم بیخورم و انگشتتو می بردی سمت دهانت

به هر حال شکست خورد این پروژه اوه

نوشته بودم که پروژه شکست خورد اما (این خط در تاریخ ٣١/٥/٩٢ نوشته شدهو خط بالا ٣٨/٥/٩٢)

امروز ٣ روزه که دیگه شیر نمی خوری این قسمت پست جدید می خواد

 که حتما در پست بعدی می نویسم

1

2

3

4

گوشه ای از شیطنت های سلدا خانوم و ستایش

5

6

حسابی با ستایش تو این  مدتی که خونه ما بودن شیطنت کردی

تازه گیها دایی محمد  یادت داده  می گی آخ چی یا وقتی اینو می گی سوزنت گیر می کنه

 و همش تکرار می کنی آخ چی یا چشمک

 کارتهای بَن بِن بُن  رو هم می یاری و می پرسی این چی ؟ منم جواب می دم نیشخند

جوجه جوجه طلایی رو اینجوری می خونی

جوجه طلایی  جوجه طلایی شیچستی  جوجه طلایی جوجه طلایی بی یون

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

sima
6 شهریور 92 16:30
عزیزه دلم 22 ماهگیت مبارک لحظه هایت به شیرینی عسل خوشگل خانومی
محبوب
10 شهریور 92 15:43
ماشالا به دختر
نازییییییییییییییییییییییییییی
خدا حفظش کنه
ینی عاشقشما




عمه جونی
15 شهریور 92 17:53
سلام عزیزم
روز دختر و میلاد حضرت معصومه(س) مبارک عزیزم

سلدا جونم روزت مبارک


ممنون عمه جون
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به سلدا می باشد