سلدا و سفر به اصفهان

سلدا و سفر به اصفهان

اول اینکه مثل همیشه باز هم ببخشید که دیر اومدم ولی خوب حالا که هستم

مدتیه که خیلی دلم گرفته بی دوستی تو این شهر غریب واقعا اذیتم می کنه کم کم دارم

اعتماد به نفسمو از دست می دم پناه آوردم به آشپزی   اما اونم به دلایلی اعصابمو

بهم ریخته (خوب این منم دیگه حسابی از این وضعیت کلافه ام)

حالا بهانه تراشی دیگه بسه بریم سراغ سفر و سلدا و عکسا

اول عکس یا توضیح ؟؟؟؟

از عکسا شروع میکنم و بین عکسا توضیح هم می دم خوووووووو

این عکسه مال اسفند ماهه که رفته بودیم خرید سلدا از این مغازه انقده

خوشش اومده بود که راضی نمی شد از جلوی اون تکون بخوره تا ولش

 می کردی می رفت وا می ستاد جاوی مغازه

واماااا این عکسه که برای فروردین ماهه رفته بودیم پارک ایل گلی

سلدا تو پارک ملت مراغه فروردین ماه

اینم 15 فروردین موزه تخصصی ایلخانی مراغه

کیفیت عکسا به خاطر شرایط موزه و بدون فلش انداختن عکس خیلی خوب نیست

سلدا و حیاط موزه

سلدا و حیاط موزه و بابایی

سلدا و به قول خودش ابیس

پارک معلم مراغه

محو تماشای مورچه هااااااااا

وحالا عکسای اصفهان ویه توضیح لنز دورینمون خراب شده به خاطر همین با

این دوربین نفتی ها عکس گرفتیم

میدان نقش جهان

چهل ستون من که عاشق این باغش شدم فوق العاده زیبا

اینم همون درخته که تو باغ چهل ستون گذاشتن

سی و سه پل با دوربین نفتی

پارک روبروی چهل ستون زیباااااااا

اینجا همسلدا مثل مامانش خسته از پیاده روی نشسته بود جلوی مغازه بلند

نمی شد

این حالات مختلف سلدا تو عکسای متفاوت چون عکسا زیاد بودن اینارو انتخاب

کردم با همون دوربین نفتی گرفته شدن که گفتم

تو سفر دختر نسبتا خوبی بودی فقط گرما کلافت می کرد و همش می گفتی

آب  آب

تو باغ پرندگان هم کلی عکس و فیلم داری فقط الان دیگه خسته شدم باشه

بعدا

تو اون چند روز مسافرت هیچی نمی خوردی و همش می گفتی

 چیس و بستن  یعنی چیپس می خوام و بستنی

یه کلمه معروف هم داری اونم اینه بو یو  وقتی مگسی  مورچه ای ببینی

می گی بو یو  یعنی برو اون ور