نوزدهمین ماهگرد
نوزدهمین ماهگرد سلدا
اینجا هم هم می ترسیدی هم می خواستی بری لب حوض که بابایی کمکت کرد
عاشق اینی که بشینی تو این جور وسایل بازی و دور برت رو نیگا نیگا کنی
این قطاره یه آهنگ ناناز هم داشت که با دقت بهش گوش می دادی
قبل سوار شدن همش می گفتی ابیس ابیس نی نی یعنی اینکه نی نی که خودت باشی می خواد سوار اسب بشه
نوزده ماهگیت هم مبارک گل دخملی
این ماه یه بار رفتیم آب معدنی یکی از روستا های مهاباد
اونجا کلی حیات وحش بود واسه خودش چون گاو دیدی اونم از نزدیکککککک
سگ 10 _ 15 تاااااا
گوسفند هوارتاااااااا چند تا گله بزرگ
کلاغ و جوجه تیغی و مورچه
و وقتی می گم سلدا دد چی دیدی می گی گاو (وقتی می گی گ زبونت رو کاملا می چسبونی به سقف دهانت نمی دونم چرا اینو وقتی برای اولین بار گفتی گاگا متوجه شدم )
صدای گاو رو می گی مووووو لباتم جمع می کنی و می گی
هاپو رو می گی هاب هاب
و گوسفند رو می گی بَ بَ
و گنجشک و در کل جوجو رو می گی جی جی
و دو سه بار پارک ملت دو بار پارک بهاران (شام خویدیم)
و باغلار باغی و باغ پرندگان که کلی اونجا خوش گذروندی
کلی عکس داری که وقت نمی کنم برات آپلودشون کنم البته همه این عکسا آرشیو می شه بعضی هاش تو آلبوم و بعضی هاش هم تو سی دی و یه عالمش هم تو کامی
هر چی بشنوی فوری تکرار می کنی